کوچولوی منکوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 21 روز سن داره

دلیل تازه زندگی

برای خرمای مامان

1392/7/18 11:40
نویسنده : مامان سعیده
360 بازدید
اشتراک گذاری

سلام خرما کوچولوی مامان

حتما از مامان دلخوری که خیلی کم به وبلاگ سر می زنه .

مامانه و مشغله های خاص خودش . مامانه و نگرانی های بی پایانش.

شاید تا حرکاتت رو تجربه نکنم همچنان نگران باشم . شاید تا تو بغلم نباشی نگران باشم . نمی دونم شاید مثل مامان پروین هر روز زندگی اتو و زنگیمو نگران باشم .

کوچولوی مامان صبر سخته و کسل کننده . حتی دایی حسین هم حوصله اش سر رفته و مدام می پرسه چرا هنوز دو ماهشه؟ کی بزرگ میشه؟  بهش بگو زود بزرگ شه .

و من فقط می خوام سالم باشی . برای بابایی هم فرق نداره تو دختری یا پسر . بیش تر افراد می گن تو گل پسری و من باز آرزومه فقط سالم باشی و این روزا بگذره و من لمس کردنتو بغل کردنتو و حتی صدای گریه ها و خنده هاتو تجربه کنم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

fafa
20 مهر 92 13:13
عزیززززززم ایشالا که همینطوره نگران نباش منم گاهی حس میکنم خوابه که نی نی دارم مامنم میگه تکون که بخوره بعد میفهمی واقعا مامان شدی منم مثل شما عجول و بی صبرم بعد به دنیا که بیاد صبور میشیم حتما چون مادر یعنی صبر
نفیسه
21 مهر 92 0:11
درکت میکنم عزیزم خیلی سخته واقعا سخته ولی میگذره برای منم همه این روز های سخت هست حتی وقتی میخام به روز زایمان و اینا فکر کنم نمشه اخه مثل یک ارزوی دور برای من ولی چاه ای جر انتظار و توکل نیست برات بهترین ها رو آرزو میکنم
مامان اهورا
29 مهر 92 15:42
ولی قدر این روزا رو بدون... کم کم آرامشی که تو زندگی دونفره هست داره به پایان میرسه و کل زندگیت میشه یه نی نی کوچولو!!!