ذوق مامان از دیدنت
سلام نی نی خوشگلم
فدای تو بشه مامان . امروز اومده بودم بهت بگم که اولین دیدارت چه حس خوبی داشت اما وقتی اومدم دیدک کلی خاله مهربونو نگران کردم خیلی خجالت زده شدم . خاله های مهربون سعی می کنم تند تند بیام و دیگه باعث نگرانی تون نشم .
خوشگل مامان دیروز مامان رفت سونو و یک تصویر واضح ازت دید . دست و پاهای کوچولوت . صورت ریزه میزه ات که برجستگی های کوچولوی مماغ و دهنت روش معلوم بود . حتی یه تکون کوچمولو هم به دستات دادی تا مامان ذوق مرگ بشه . از دیروز مامان بیش تر حست می کنه . حالا دیگه یه رویای دور نیستی . مامان بی صبرانه منتظره که بغلت کنه . از دیروز لبخند از لبام پاک نمیشه . آقای دکتر گفته شما هشتاد تا نود در صد گل پسری . اما چهار هفته دیگه قطعا می گه من شما رو باید نازپری صدا کنم یا کاکل زری .
مامانی از راه دور برات هزار تا بوسه می فرسته . نفس منی فینگول
می بوسمت از راه دور جات اینجا خیلی خالیه
با اینکه دوری از چشام ، تصویرت اما عالیه
میبوسمت از راه دور، لبهام به اینم راضیه
این بوسه ها از راه دور، شیرین ترین دل بازیه
کاش اینجا بودی پیش من،دستاتو میدادی به من
حرفامومی فهمیدی و ..میگفتی ازمن دل نکن !
میبوسمت از راه دور،وقتیکه چشمام روهمه
خیلی ازم دوری ولی،این فاصله خیلی کمه !
میبوسمت از راه دور، این کار هر روز منه
چشمام همیشه چشم به راس،تنها به در زل میزنه
چشمامو می زارم رو هم شاید ببینم پیشمی،
اینجا نشستی رو به روم تا بی نهایت با منی